اگر شما هم مانند بسیاری از افراد در سراسر جهان باور دارید زنان احساساتیتر از مردان هستند، وقت آن است که این کلیشهٔ رایج اما نادرست را که عمری به بلندای تاریخ دارد دور بریزید. البته مقصر من و شما نیستیم، این طرز فکر اشتباه از قرنها پیش وجود داشته و بهتدریج به جوامع کنونی منتقل شده است. حال اگر با خود فکر میکنید مگر «احساسیخطابکردن» افراد چه ایرادی دارد، در این مطلب خواهید دید که این کار نهتنها نوعی تعریف و تمجید نیست، بلکه دقیقا نقطه مقابل «عقلانیدانستن» آن افراد است. سادهتر بگوییم، ازنظر جوامع کنونی، زنان احساسیتر از مردان هستند و بنابراین نمیتوانند منطقی تصمیم بگیرند؛ به همین دلیل در بسیاری از زمینهها نمیتوانند مؤثر و مفید باشند. این در حالی است که دانشمندان علوم اعصاب مدتهاست به این نتیجه رسیدهاند چیزی که تفکر هوشمندانه را هدایت میکند «احساس و هیجان» است. حال با ما همراه باشید تا ببینیم چرا این باور که زنان احساساتیتر از مردان هستند، از اساس نادرست است.
زنان احساساتیتر از مردان نیستند
همانطور که گفتیم، قرنهاست این کلیشه بین افراد رایج است که زنان احساساتیتر از مردان هستند؛ اما چرا این عقیده رایج شده است؟ درواقع دو دلیل اصلی برای آن وجود دارد:
دلیل اول: کلیشهای که قرنهاست رایج است
این روند همچنان ادامه پیدا کرده و تبعات آن را در قرن حاضر هم میبینیم. شاید فکر کنید این یک شوخی است؛ اما حقیقت دارد که در قرن بیستم، دانشمندان تا حد زیادی پژوهش درباره زنان را کنار گذاشته بودند. فرضیه آنها این بود که نوسانات هورمون مربوط به تخمدان در زنان، تغییراتی در آنها و بهویژه در احساساتشان ایجاد میکند که بهشکل تجربی کنترلشدنی نیست؛ یعنی زنان بهحدی غیرقابلپیشبینی بودند که نمیشد روی آنها مطالعه کرد. به این ترتیب، بهجای اینکه با استفاده از علم تحقیق کنند که آیا این فرضیات درباره احساسات و هورمونهای زنانه درست است یا نه، بهراحتی زنان را نادیده گرفتند و بهجای آن روی مردان مطالعه کردند.
اول اینکه، طبقهبندی «احساس» یا «هیجان» بهعنوان مفهومی تحقیرآمیز، تاریخچهای طولانی دارد و متعلق به یکیدو دهه اخیر نیست. در قرن نوزدهم، بر این باور بودند که زنان بهدلیل داشتن رَحِم (uterus) مستعد هیستری یا حمله عصبی هستند و به همین دلیل آنها را احساساتی و بیثبات میدانستند. جالبتر اینکه عقیده داشتند این مشکل مختص زنان است و چون مردان رحِم ندارند، چنین مشکلی در آنها دیده نمیشود! زمانی هم که زنی را هیستریک تشخیص میدادند، او را با هیسترکتومی درمان میکردند.
دلیل دوم: فکر میکنیم احساسات مرد و زن متفاوت است
دلیل دوم این است که کمتر کسی واقعا میتواند بهدرستی تفاوتهای واقعی بین زن و مرد را درک کند. به همین دلیل در بسیاری از موارد شاهد هستیم که تفاوت بین مردان و زنان را به احساسات هم تعمیم میدهند. همین موضوع باعث شده است که ما احساسات زنان و مردان را بهروشهایی جانبدارانه توصیف کنیم. برای نمونه، اگر مردی در طول یک رویداد ورزشی، بارها احساساتش نوسان کند او را «پرشور و اشتیاق» توصیف میکنند. درحالیکه اگر زنی بر اثر یک رویداد احساساتش تغییر کند، او را «غیرمنطقی» یا «بیثبات» مینامند.
حال به تصاویر زیر نگاه کنید؛ واقعا چطور میتوان گفت مردان احساساتی نیستند؟
۱. مردی که بازی تیم موردعلاقهاش را تماشا میکند و اینطور اشک میریزد:

۲. پدر و پسری که به این شکل یکدیگر را در آغوش گرفتهاند:

بنابراین مردان بهاندازه زنان احساساتی هستند و آنها هم نوساناتی در احساساتشان دارند. در انتهای مطلب خواهید دید که چرا این موضوع تا این اندازه اهمیت دارد.
احساسات مردان بهاندازه زنان متغیر است
در بخش قبل دیدیم که مردان بهاندازه زنان احساساتی هستند و تفاوتی هم در نوع احساسات آنها وجود ندارد. بهتر است این موضوع را بهشکل علمی بررسی کنیم.
پژوهشگران برای سنجش احساسات مثبت و منفی، مطالعهای روی ۱۴۲ مرد و زن انجام دادند. سپس احساسات آنها را طی ۷۵ روز پایش و ثبت کردند. برای کنترل تأثیر هورمونهای زنانه، پژوهشگران چهار گروه از زنان را در نظر گرفتند: افرادی که دارای چرخه پریود طبیعی بودند و آنهایی که از سه شکل مختلف از داروهای ضدبارداری استفاده میکردند.
نتایج نشان داد حتی با وجود استفاده از سنجههای مختلف برای اندازهگیری احساسات این افراد، هیچ تفاوت معناداری بین آنها وجود نداشت. از سوی دیگر، احساسات مردان به همان اندازهٔ احساسات زنان متغیر بود.
جالبتر اینکه پژوهشگران حتی بین چهار گروه مختلف زنان هم تفاوت معناداری پیدا نکردند. این نشان میدهد که نوسانات و تغییرات احساسی یا هیجانی تحتتأثیر عوامل زیادی قرار میگیرد نه اینکه فقط هورمونها در آن نقش داشته باشند.
مردان درهنگام جدایی احساسیتر از زنان هستند

یک مطالعه جدید دیگر نشان داده است که مردان در هنگام جدایی نهتنها بهاندازه زنان احساساتی میشوند، حتی ممکن است از آنها احساساتیتر هم باشند.
پژوهشگران با تجزیهوتحلیل ۱۸۴هزار نفر از افرادی که درباره روابطشان در یک اتاق گفتوگو مطلب ارسال میکردند، دریافتند مردان بهشکل قابلتوجهی بیشتر از زنان درباره احساس دلشکستگی یا ناراحتی خود از شکست عشقی صحبت میکنند.
محققان بر این باورند این مطالعه میتواند به آزمایشکردن بسیاری از باورهای دیگر درباره تفاوتهای جنسیتی در روابط کمک کند. یافتههای این مطالعه واقعا شگفتانگیز بودند؛ زیرا کلیشهای را که میگوید زنان بیشتر از مردان احساسات را در روابطشان وارد میکنند تضعیف میکرد.
احساساتیبودن مردان خیلی هم خوب است
برخلاف آنچه تصور میکنیم، احساساتیبودن مردان اصلا چیز بدی نیست. اینکه مردان هم بهاندازه زنان احساساتی هستند، نباید برای هیچیک از ما تعجبآور باشد. اگر هست، دلیلش این است که دیدگاههای ما عمیقا تحتتأثیر رایجبودن این کلیشه طی قرنها قرار گرفته است. وقتی شواهدی که نشان میدهند احساسات در ایجاد تفکر نوآورانه نقش مهمی دارند هر روز قویتر میشوند، آیا بازهم میتوانید احساساتیبودن مردان را چیزی بد بدانید؟ مسلما نه؛ زیرا این کلیشهها فقط اشتباه نیستند، جلوی پیشرفت را هم میگیرند. همه جنسیتها برای اینکه در زندگی و در جامعه مفید و مؤثر عمل کنند، باید احساساتشان را بپذیرند و آن را بهعنوان محرکی بیولوژیکی برای تفکر بدانند.